به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران، دکتر سید مصطفی خوش‌چشم تحلیلگر مسائل بین‌الملل و کارشناس حوزه آمریکا با حضور جلسه سلسله نشست های مکتب مقاومت که به همت مدرسه علم و عمل برگزار می شود، با بیان تغییر رویکرد دشمن و اقدامات جنگ نرم و سخت استکبار جهانی در منطقه خاورمیانه و بعضی از کشورها، اظهار داشت: آمریکایی ها تا سال ۲۰۰۶ میلادی و بعد از دو جنگ خانمان سوزی که برای ملت های منطقه خاورمیانه به راه انداختند و همچنین قضایای یازدهم سپتامبر، به این نتیجه رسیدند که همه این اقدامات جنگ طلبانه به جایی که اینکه به نفعشان باشد به ضرر اینها تمام شده و جایی برای استقرار حاکمیت خود در منطقه پیدا نمی کنند و دولت و ملت های منطقه خواهان خروج آمریکایی ها از منطقه هستند.
وی ادامه داد: آمریکایی ها بعد از دادن هزینه های سنگین در کل دنیا و بخصوص منطقه خاورمیانه و کشته شدن هزاران سرباز آمریکایی و نیز کشتن چند میلیون نفر از مردمان بی گناه ملت های خاورمیانه که به علت سیاست جنگ افروزی آمریکایی ها صورت گرفت، بعد از چند سال متوجه شدند که این اقدامات نتوانسته است قدرت آمریکا را در منطقه افزایش دهد.
وی افزود: آمریکایی ها و هم پیمانانش منطقه ای خود با دادن هزینه های سنگین در جنگ سخت و نظامی متوجه این قضیه شدند که بعد ازاین اتفاقات و سیاست های جنگ افروزانه نتیجه ای برایشان حاصل نشده است و نتیجه ای عکس داده و مردم خواهان خروج آمریکایی ها از منطقه هستند.
کارشناس مسائل آمریکا بیان داشت: آمریکایی ها در جلسه ای که در سال آخر دولت بوش و ابتدای دولت اوباما تشکیل شده بود، به این نتیجه رسیدند که دیگر نمی توانند با توسل به زور و جنگ سخت به اهداف خود برسند و باید طرح دیگری را جایگرین کنند.
خوش چشم توضیح داد: مسئولان آمریکایی در این جلسه به بررسی اقدامات خود در منطقه پرداختند که چرا با وجود هزینه های فراوان نتوانستند جایگاه واقعی خود را در بین کشورها پیدا کنند. در آن زمان در ایران دولتی سرکار آمده بود که ضدیت تمام با سیاست های آمریکایی ها داشت و توانسته است قدرت آمریکا را در جهان به چالش بکشد.
وی ادامه داد: آمریکایی ها در عراق صدام را که دشمن ایران بود را سرنگون کرده بودند. گروه های شیعه همسو با ایران بر مسند قدرت و مجلس عراق سرکار آمده بودند. در لبنان حزب الله پیروز جنگ ۳۳ روزه و حماس هم در جنگ غزه پیروز میدان شده بودند و رژیم صهیونیستی در این دو جنگ شکست خورده بود. هر دو گروه در نهادهای حاکمیتی خود نیروهای خود را بر مسند قدرت نشانده بودند. و اینها گروه های همسو با ایران بودند که در مناصب حکومتی راه یافته بودند.
این کارشناس مسائل آمریکا توضیح می دهد: فضای آمریکای لاتین بخصوص در نیکاراگوئه و ونزوئلا بدتربود. هر کسی شعارچپ گرایانه تر داشت و شعار مرگ بر آمریکا سر میداد منتخب مردم بود و بر منصب حکومت تکیه می زند و منشاء همه این مسائل به طور مستقیم و غیر مستقیم به ایران مرتبط می شد.
خوش چشم ادامه داد: آمریکایی ها با بررسی این موارد و مسائل مختلف به این نتیجه رسیدند که باید در مواجهه با ایران و کشورهایی که ضد سیاست های استکباری آمریکا قدم بر میدارند تغییر روش داد و از طرق دیگر اقدام کرد. جنگ نظامی و سخت لااقل برای ایران کارایی خود را از دست داده است.
این کارشناس بین الملل با بیان تغییر روش جنگ استکبار از حوزه سخت به حوزه نرم توضیح داد: آمریکایی ها با بررسی تمامی جوانب شکست ها، اقدام به جذب طرح هایی از طریق وزرات خارجه خود کردند و اعلام فراخوان برای طرح هایی که بتوان با ایران مقابله کرد. طرح های مختلفی به آمریکایی ها ارسال شد، از قبیل براندازی، جاسوسی و حتی طرح های بسیار سخت نظامی. این فراخوان تا آنجایی پیش رفت که برای این موضوع یک مرکزی را برای جمع آوری این طرح ها اختصاص دادند ولی طرح درستی که بتواند جلوی ایران را بگیرد نتوانستند پیدا کنند.
خوش چشم ادامه داد: در نتیجه کل اندیشکده های بین المللی خود را بسیج کردند تا یک طرح و استراتژیک راهبردی برای ایران بیابند فقط برای اینکه در منطقه چه کنیم. اول منطقه را مورد بررسی قرار دادند و اولویت با اقدامات منطقه ای ایران بود. بعد از این مورد موشکی و هسته ای را به طرح خود اضافه کردند و اهریمن سازی فعالیت های ایران را کلید زدند تا با این شگرد بتوانند اهداف دیگر خود را بهتر جلو ببرند.
وی اظهار کرد: مسئولان آمریکایی دست به چند کار اساسی زدند. رویکرد کلی خود را عوض کردند و به رویکرد تعامل با ایران دست زدند که بحث برجام اتفاق افتاد. انواع تحریم ها و جنگ های ترکیبی را ساختند و این طرح را توسعه دادند. یکی از معایب برجام هم همین است که شش سال اجازه داد ابعاد جنگ ترکیبی دشمن گسترش و نفوذ پیدا کند. عمود خیمه هم تحریم بود و این یک طرف قضیه بود.
این کارشناس مسائل بین الملل افزود: طرف دیگر قضیه تهدید به اقدام نظامی بود تا ایران را به میز مذاکره بکشانند و در مذاکره بر سر مولفه های قدرت ایران یکی یکی امتیاز بگیرند. آمریکایی ها توانستند در سه فاز امتیازات خوبی از ایران بگیرند. اول رشد ایران را کند کنند و دوم متوقف و در نهایت اقدامات و پیشرفت های ایران را رُول بَک کنند.
خوش چشم اظهار کرد: در کنار این طرح بر بازوهای داخلی و منطقه ای ایران نیز کار کردند و فشارهایی را بر آنجا آورند. جنگ های منطقه برای همین بود و اقداماتی که در حوزه هسته ای صورت گرفت. آمریکایی ها به این نتیجه رسیده بودند که باید همزمان در این سه حوزه کار کنند. چه در مذاکره و چه در تحریم و چه دراقدام فیزیکی به صورت همزمان اقدام کنند و نباید این سه حوزه به صورت تک تک اجراء شود.
وی ادامه داد: خیلی جالب بود که خود آمریکایی ها هم نمی دانستند که در سال ۲۰۱۳ بتوانند به مذاکره با ایران برسند، بنابراین در حوزه های منطقه ای هم شروع به کار کردند و از پتانسیل هایی که داشتند استفاده کردند که یکی از این پتانسیل ها آزاد کردند زندانیانی بود که در عربستان و قطر زندانی بودند. در مرحله اول ۳۰۰۰ نفر و در مرحله دوم ۱۰۰۰ نفر را آزاد و آموزش نظامی به این زندانیان دادند تا برای جنگ های منطقه آماده کنند و این افراد را راهی سوریه و عراق کردند و داعش تشکیل شد. این اقدامات اقرار های خود مسئولان بلند پایه آمریکا است و شاهد بر این مدعاست. اصلا خود آمریکایی ها خودشان گفتن که داعش را ما بوجود آوردیم.
خوش چشم با بیان اینکه آمریکایی ها پی به خطر چین قدرتمند برده بودند، گفت: آمریکایی ها در دکترین اوباما به این نتیجه رسیده بودند که به زودی چین جایگزین ایران خواهد شد که در وهله اول در مولفه های اقتصادی و بعد در مولفه های سیاسی و نظامی چین جایگزین ایران خواهد شد.
این کارشناس مسائل بین الملل و آمریکا توضیح داد: به همین دلیل نتیجه گرفتند که باید جای پای خود و سرفرماندهی خود را در شرق آسیا تقویت کنند. ولی قبل از این کار باید یک نظم مورد نظر آمریکا در منطقه خاورمیانه شکل می گرفت. این حرف ها توسط اوباما رسمی شد و در واقع از بیست سال قبل و در اواخر دهه ۹۰ به این مسئله رسیده بودند و می دانستند که وضعیت این طور خواهد شد و باید جلوی چین گرفته شود.
وی ادامه داد: نتیجتاً آمریکایی ها تصمیم گرفتند طرح نظم بی نظمی را در کل منطقه حاکم کنند و به قول خودشان خاورمیانه بزرگ به وجود بیاورند. منظور از خاورمیانه بزرگ هم از بین بردن ملت ها و تجزیه و تقسیم کشور های بزرگ به مناطق جغرافیایی کوچک تر بود. ایجاد جنگ های محلی و اصطحکاک بین دولت های محلی را بوجود بیاورند. ایجاد فرسایش و از بین بردن این قدرت ها در یک نظم بی نظمی و در واقع در نظر خود آنها یک بی نظمی و آنارشی که آن ها می خواستند حاکم کنند.
وی افزود: یکی از این علت ها هم این بود که اراضی رژیم اشغال گر قدس تقویت شود و قدرت جمهوری اسلامی ایران در مولفه های منطقه ای و مقاومت مهار شود. اولین مولفه در فکرشان لبنان بود و بعد سوریه و عراق واگر هم توانستند رشد و امتداد پیدا کند به داخل ایران که شکر خدا نتوانستند.
وی با بیان طرح های شیطانی آمریکایی ها بر ملت های مسلمان منطقه اظهارداشت: طرح های جداگانه پنتاگون که در استراتژی کلی هم نبود اما حاکی از این بود که برای سیطره جهانی باید کمربند عبوری که از افغانستان، ایران، سوریه، لیبی، سودان و سومالی می گذرد را شکست و که کل این منطقه را باید بدون دولت کرد. در چهارچوب طرح جدید آمریکایی ها نیز همین کار بود و این را هم می خواستند انجام دهند.
خوش چشم خاطر نشان کرد: از اواخر دوران بوش و شروع اوباما آمریکایی ها فازهای مختلفی را طراحی و به اجراء گذاشتند. یک استراتژی کلی برای ایران در نظر گرفتند که از داخل بتوانند مولفه های قدرت ایران را بگیرند و هم از بیرون بتواند جلوی پیشروی ایران را گرفت. در واقع می خواستند متحدان جمهوری اسلامی را دچار حالت فرسایش کنند. در ذیل این طرح خیلی کارهای دیگری کردند. یکی از این کارها که برای آمریکایی ها موفق آمیز بود.
کارشناس مسائل بین الملل با توضیح تغییر رویکرد آمریکا در جنگ با ایران توضیح داد: بعد از آن که ایران در جنگ سخت و در مقابل نیروهای نیابتی آنها پیروز شد و در نتیجه آمریکایی ها بعد از شکست در جنگ سخت فورا به جنگ نرم روی آوردند. این جنگ را مورد توجه قرار دادند چرا که این کارها در سال های قبل به نتیجه خوبی رسیده بود. درحال حاضر هم به همین منوال بر علیه ایران اقدام می کنند.
وی افزود: آمریکایی ها با این توهم که ایران در دو جبهه دچار ضعف شدید است و می توان در این دو جبهه توسط هم پیمانان خودش به پیروزی و نتیجه مطلوب رسید. اول در جنگ نیمه سخت که اقتصادی و دیگری در جنگ نرم است. و ما در این دو جبهه دچار خلل شدیم و اگر جلوی این اقدامات دشمن را به سرعت گرفته نشود این عرصه را واگذار خواهیم کرد. ما نباید اجازه از دست دادن مولفه های داخلی و منطقه ای خود را به دشمن بدهیم و باید از پتانسیل ها موجود خودمان استفاده کنیم.
خوش چشم با انتقاد از عملکرد ضعیف مسئولان در بحث نرم تاکید کرد: مسئولان امرنباید اجازه بدهند که دشمن از اعتراضات اقتصادی و صنفی مردم منطقه که به علت بی عدالتی اقتصادی شروع شده بود و اعتراض داشتند را مصادره به مطلوب کنند و شعارهای ساختار شکنانه ای که توسط عوامل نفوذی خود که در بین معترضین هستند استفاده کند. این قابل قبول نخواهد بود که کشور ایران به تنهای جلوی داعش و جنایت های وحشتناک آنها ایستاد و در نهایت ببینیم دشمن ازغفلت مردم منطقه در جهت ضدیت با ایران کار کند.
وی ادامه داد: در تظاهرات عراق اصلا شعار های مردم صنفی و اعتراض به مسائل اقتصادی بود و اصلا بحث ایران و نام ایران مطرح نبود ولی آمریکایی ها با اقدامات از پیش تعیین شده توانستند شعار و اهداف این تظاهرات صنفی را به نفع خود و بر علیه ایران مصادره کنند.
وی با اشاره به اقدامات از پیش تعیین شده در سفارت آمریکا درعراق توضیح داد: آمریکایی ها در سفارت خودشان در بغداد یک طرحی را برنامه ریزی کرده بودند. به این صورت که یک کمیته مرکزی و مدیریتی داشتند و چندین کمیته نیز زیر مجموعه این کمیته کار می کرد. کمیته های زیر مجموعه آموزش های لازم در خصوص اقتصادی، امداد و درمان، تدارکات حمله و کمیته اطلاع رسانی داشتند. افراد این کمیته ها هم به صورت بورسیه و مستقیم در آمریکا آموزش دیده بودند. از این افراد و کمیته ها در جهت دهی مرم اعترضات مردمی استفاده کردند. این نوع طرح در کشورهای دیگر از جمله هنگ کنگ و اوکراین نیز اجرا شده بود و طرح مشترکی بود.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان شیوه های مختلف و استفاده از ابزار فضای مجازی توسط آمریکایی ها، اظهار داشت: آمریکایی ها حتی از پیام رسان تلگرام که یک پیام رسان رتبه بیستم در جهان محسوب می شود و اصلا این پیام رسان به علت ناامن بودن مورد استفاده هیچ کشوری نیست و فقط در ایران به شدت و در چند کشور دیگر به صورت محدود استفاده می شود. این پیام رسان در هنگ کنگ در موقع اعتراضات مردمی به صورت ناگهانی بسیار فعال شد و سرویس دهی عجیبی به این کمیته های خرابکارانه آمریکایی ارائه داد.
خوش چشم با توضیح اقدامات خصمانه آمریکا در داخل ایران توضیح داد: در سال ۹۶ آمریکایی ها دست به یک نوع اقدام بر علیه ایران دست زدند. به این صورت که در سال ۹۷ ارز در داخل کشور گران شود. اقدامات اینها به این صورت بود که تعداد ۱۱۰۰ نفر بازرگان و تاجر در یک مرحل وارد ایران شدند و درمرحله دیگر نیز حدود ۹۰۰ نفر از مرز ترکیه وارد ایران شدند. این افراد واقعا هم کار تجاری و بازرگانی داشتند ولی جاسوس در لباس بازرگان و تاجر که ماموریت بخصوص خودشان که اقتصادی بود را داشتند.
وی ادامه داد: اینها دو ماموریت ویژه داشتند. اولین ماموریت این ها مشاوره اقتصادی به شرکت ها و موسسات مالی بود که ازاین طریق آینده ای سیاهی را برای ایران ترسیم کنند و بعد اقدام به کوچ دادن سرمایه بنگاه های اقتصادی داخلی از ایران به کشور های دیگر بود. این را هم باید گفت که مشاوره های جدی و خوبی هم ارائه می دانند ولی با انگیزه جاسوسی بود. دومین کار این تجار و بازرگانان این بود که حین مشاوره دادن اطلاعات شرکت هایی که به آنها مشاوره می دادند را جمع آوری می کردند.
وی افزود: در سال ۹۷ وضعیت بد ارزی کشور شروع شد و قیمت ارز بالا رفت. آمریکایی ها از ۹ ماه پیش این قضیه را می دانستند و همه اینها حاصل جنگ نرمی بود که چندین سال بر روی آن هزینه کرده بودند.
خوش چشم ادامه داد: دشمن از سرمایه های مالی و نیروی جوان کشورهای مختلف به نفع احسن استفاده می کند و حتی بصورت مستقیم و غیر مستقیم در حال جذب نیروهایی برای خودش است تا در مواقع حساس و بحرانی از آنها علیه کشور استفاده کند.
وی با انتقاد از روند بی برنامگی مسئولان در بحث رسانه داخلی و برو مرزی کشور تاکید داشت: مسئولان باید در بحث رسانه های داخلی و برون مرزی برنامه منسجم و فعالی داشته باشند و از پتانسیل های موجود به نفع احسن استفاده کنند. ما از این پتانسیل ها استفاده نمی کنیم و دشمن با تمام قوا از خلاء سوء مدیریت ما و حضور نداشتن ما در عرصه رسانه ها به نفع نقشه های شوم خود تلاش شبانه روزی انجام میدهد.
خوش چشم با اشاره به تلاش های دشمن در جهت بی تاثیر کردن نفوذ رسانه های ایران، گفت: دشمن از رسانه های خود در کم رنگ تر کردن نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی استفاده می کند و ما هنوز در این خصوص برنامه جامعی نداریم و به راحتی پیروزی های خود در منطقه را که حاصل تلاش های شهدای مدافع حرم و بخصوص سردار دلها حاج قاسم سلیمانی است را از دست می دهیم.
کارشناس مسائل بین الملل توضیح داد: باید در بخش جنگ نرم فعال تر عمل کنیم واز دست آوردهای خودمان محافظت کنیم. تا کی باید حالت سکون و بی تحرکی داشته باشیم و ببینیم کشورهای هم پیمان عربی منطقه از قبیل عربستان و امارات با راه اندازی شبکه های مجازی و تلویزیونی بخواهند دست آوردهای ما را به همین سادگی بدزدند و از دست ما خارج کنند.
وی با بیان خاطره ای از نفوذ رسانه ای ایران در گذشته بین مسئولان دولتی منطقه، ابراز کرد: سال های نه چندان دور نفوذ رسانه های ما در منطقه طوری بود که مسئولان دولتی برای پیگیری های بحران های منطقه به نظرات کارشناسان رسانه ای و بخش خبری جمهوری اسلامی ایران توجه جدی داشتند و این نشان دهنده موفقیت در آن سال ها بود که و باید گفت متاسفانه بخش های رسانه جمهوری اسلامی ایران چندین سال است که قدرت خود را در منطقه از دست داده اند.
خوش چشم با بیان هزینه های هنگفت آمریکا در بحث رسانه و فضای مجازی، اظهار کرد: آمریکایی ها در بخش جنگ نرم هزینه های زیادی خرج می کنند و می دانند که تنها را جلوگیری از نفوذ منطقه ای و جهانی ایران همین جنگ نرم است. لذا در دو بخش پدافند رسانه ای و آفند رسانه ای به شدت در حال کار کردن هستند. هزینه پدافند رسانه ای دشمن بالغ بر ۶۶۰ میلیون دلار بودجه برای این بخش اختصاص داده اند. بخش دیگر رسانه که آفندی است بودجه ای به مراتب بالاتر از بخش پدافند رسانه ای دارد.
وی در پایان با ارائه پیشنهاد اجمالی از اقداماتی که باید در خصوص جنگ نرم مسئولان انجام دهند، گفت: در حال حاضر مسئولان باید بصورت جدی و جهادی در تدوین برنامه جامع جنگ نرم اقدام سریع انجام دهند و دوباره این حوزه رسانه ای را که واقعا جنگ تمام عیاری است را به نفع سیاست های کشور تغییر دهند.
انتهای پیام
